گواهان تولد امام مهدی علیه السلام
۱. محمد بن علی بن بلال که از یاران امام حسن عسکری علیه السلام بوده و شیخ طوسی، او را ثقه و مورد اعتماد دانسته است، [۱] نقل میکند:
خَرَجَ إِلَیَّ مِن أَبی مُحَمَّدٍ قَبلَ مُضِیّهِ بِسَنَتَینِ یُخبِرُنی بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَیَّ مِن قَبلِ مُضِیّهِ بِثَلاثَهِ أَیّامٍ یُخبِرُنی بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ. [۲]
دو سال پیش از وفات ابومحمد [امام حسن عسکری علیه السلام]، نامه ای از ایشان به دست من رسید که در آن مرا از جانشین خود آگاه کرده بود. همچنین سه روز پیش از وفات ابومحمد، نامه دیگری از ایشان دریافت داشتم که در آن مشخص شده بود آن حضرت چه کسی را جانشین خود ساخته است.
۲. از احمد بن محمد بن عبداللّه، یکی از یاران امام حسن عسکری علیه السلام، چنین روایت شده است:
خَرَجَ عَن أَبی مُحَمَّدٍ علیه السلام حَینَ قُتِلَ الزُّبَیرِیّ، لَعَنَهُ اللّه ُ: «هذا جَزاءُ مَنِ اجْتَرَأ عَلَی اللّه ِ فِی أولِیائِهِ، یَزعَمُ أَنّهُ یَقْتُلُنی وَ لَیسَ لِی عَقِبٌ، فَکَیفَ رَأی قُدرَهَ اللّه ِ فیهِ» وَ وُلِدَ لَهُ وَلَدٌ سَمّاهُ «م ح م د» فی سَنَهِ سِتَّ وَ خَمسینَ و مِائَتَینِ. [۱]
هنگامی که زبیری [۲] – لعنت خدا بر او باد – کشته شد، نامه ای از ابومحمد[امام حسن عسکری] علیه السلام به من رسید که در آن آمده بود: «این جزای کسی است که حریم خدا را نگه ندارد و در حق اولیای او گستاخی کند. او میپنداشت مرا به قتل میرساند، در حالی که در پی من فرزندی وجود ندارد، ولی [دیدی ]خداوند قدرت خود را چگونه به او نشان داد؟ » در پی این ماجرا در سال ۲۵۶ [ه. ق ]فرزندی برای آن حضرت متولد شد که او را «م ح م د» نامید.
۳. احمدبن اسحاق قمی از معدود افرادی است که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام او را در جریان تولد فرزند خویش قرار داد. پیش از بیان روایتی که در این زمینه از ایشان نقل شده، بجاست برای درک جایگاه و موقعیت نام برده در جامعه شیعی عصر خود، توصیف شیخ طوسی از ایشان را نقل کنیم. شیخ طوسی (م ۴۶۰ ه. ق) در کتاب الفهرست مینویسد:
احمد بن اسحاق بن عبداللّه بن سعد… بزرگ مرتبه و از یاران خاص ابومحمد [امام حسن عسکری علیه السلام] است. او صاحب الزمان علیه السلام را مشاهده کرد. او شیخ قمیین و پیک و فرستاده آنها ]نزد امامان شیعه علیهم السلام] بود. [۳]
روایتی که احمد بن اسحاق از امام حسن عسکری علیه السلام، نقل و در آن به چگونگی آگاه شدن خود از تولد آخرین حجت حق اشاره کرده، به قرار زیر است:
وُلِدَ لَنا مَولُودٌ فَلیَکُن عِندَکَ مَستُورا، وَ عَنِ جَمیعِ النّاسِ مَکتُوما، فَإِنّا لَم نَظهَرْ عَلَیهِ إِلاّ الأَقرَبَ لِقَرابَتِهِ وَ الوَلِیَّ لِوِلایَتِهِ، أَحبَبنا إِعلامَکَ لِیَسُرَّکَ اللّه ُ بِهِ مِثلَ ما سَرَّنا بِهِ. وَالسَّلامُ. [۱]
برای ما فرزندی متولد شد. لازم است خبر تولد او را پنهان بداری و به هیچ کس از مردم بازگو نکنی. ما کسی را بر این تولد آگاه نمی کنیم جز خویشاوند نزدیک را به دلیل خویشاوندی و دوست را به دلیل ولایتش. دوست داشتیم خبر این تولد را به تو اعلام کنیم تا خداوند خاطر تو را شادمان سازد، همچنان که مرا شادمان ساخت. والسلام.
۴. احمد بن اسحاق در روایت دیگری میگوید:
سَمِعتُ أبا مُحَمَّدٍ الحَسَنَ بنَ عَلیٍّ العَسکَرِیّ علیهماالسلام یَقُولُ: اَلحَمدُللّه ِ الَّذی لَم یُخرِجْنی مِنَ الدُّنیا حَتّی أرانِیَ الخَلَفَ مِن بَعدی، أَشبَهَ النّاسِ بِرَسُولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آلهخَلقا وَ خُلقا…. [۲]
از ابا محمد حسن بن علی عسکری علیهماالسلام شنیدم که فرمود: «سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا جانشینم را به من نشان دهد. همو که آفرینش و خلق و خوی او از همه مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله شبیه تر است… ».
۵. ابوهاشم جعفری (داوود بن قاسم) که محضر چهار تن از ائمه؛ یعنی امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام عصر علیهم السلام را درک کرده و به گفته نجاشی و شیخ طوسی نزد ائمه «عظیم المنزله» و «جلیل القدر» بوده است، [۳]
چنین نقل کند:
قُلتُ لِأَبی مُحَمَّدٍ علیه السلام جَلالَتُکَ تَمنَعُنی مِن مَسأَلَتِکَ، فَتأذَنُ لی أَن أَسأَلَکَ؟ فَقالَ: سَل. قُلتُ: یا سَیّدی! هَل لَکَ وَلَدٌ؟ فقال: نَعَم. فَقُلتُ: فَإِن حَدَثَ بِکَ حَدَثٌ فَأَینَ أَسألُ عَنهُ. قالَ: بِالمَدینَهِ. [۱]
به ابا محمد [امام حسن عسکری] علیه السلام عرض کردم: جلالت شما مانع از این میشود که پرسشی را با شما در میان بگذارم. آیا اجازه میدهید پرسشی از شما بکنم؟ فرمود: «بپرس». گفتم: آقای من! آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: «آری. » گفتم: اگر اتفاقی برای شما افتاد، سراغ او را در کجا بگیریم؟ فرمود:
«در مدینه».
۶. حمدان بن احمد قلانسی که از فقیهان کوفه بوده و کشی، او را توثیق کرده است، [۲] نقل میکند:
قُلتُ لِلعَمرِیِّ: قَد مَضی أَبُومُحَمّدٍ؟ فَقالَ لی: قَد مَضی وَلکِنْ قَد خَلَّفَ فیکُم مَن رَقَبَتُهُ مِثلَ هذِهِ؛ وَ أَشارَ بِیَدِهِ. [۳]
به عمری (عثمان بن سعید) گفتم: آیا ابومحمد [امام حسن عسکری] علیه السلام از دنیا رفت؟ گفت: آری او از دنیا رفت، ولی کسی را در میان شما جانشین خود قرار داد که گردن او چنین است. در این حال، با دستان خود [به گردنش ]اشاره میکرد. [۴]
۷. محمد بن احمد علوی نیز از ابی غانم خادم نقل میکند:
برای ابا محمد [امام حسن عسکری] علیه السلام، فرزندی به دنیا آمد که او را محمد نامید و وی را در سومین روز ولادتش به اصحاب خود عرضه کرد و فرمود:
«هذا صاحِبُکُم مِن بَعْدی وَ خَلیفَتی عَلَیکُم و هُوَ القائمُ الَّذی تَمْتَدُّ إلَیهِ الأَعناقُ بِالإنتِظارِ فإِذا امتَلَأتِ الأَرضُ جَورا و ظُلما خَرَجَ فَمَلَأَها قِسْطا و عَدْلاً؛ پس از من، این صاحب شما و جانشین من بر شماست و او قائمی است که مردم در انتظارش میمانند و چون زمین از ستم پر شود، ظهور میکند و آن را از عدل و داد آکنده میسازد». [۱]
———-
[۱]: ر. ک: سید ابوالقاسم موسوى خوئى، معجم رجال الحدیث، قم، مدینه العلم آیت اللّه العظمى خوئى، بى تا، ج ۱۶، ص۳۰۹.
[۲]: الکافى، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
[۱]: الکافى، ج ۱، ص ۳۲۹، ح ۵؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۹.
[۲]: «زبیرى» لقب یکى از گردن کشان و دشمنان اهل بیت از نسل «زبیر» است که در زمان حضرت عسکرى علیه السلام مى زیست و آن حضرت را تهدید به قتل کرده بود. خداوند به دست خلیفه عباسى، او را به سزاى اعمالش رساند.
[۳]: محمد بن حسن طوسى، الفهرست، تحقیق: جواد القیومى، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ ه-. ق، ص ۷۰، ش ۷۸؛ ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج ۲، صص ۴۷ و ۴۸.
[۱]: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۴۲، صص ۴۳۳ و ۴۳۴، ح ۱۶.
[۲]: همان، صص ۴۰۸ و ۴۰۹، ح ۷.
[۳]: ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۱۱۸ و ج ۲۲، ص ۷۵.
[۱]: الکافى، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۲؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
[۲]: ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج ۶، صص ۲۴۷ – ۲۵۴.
[۳]: الکافى، ج ۱، ص ۳۲۹، ح ۴؛ الإرشاد، ج ۲، صص ۳۵۱ و ۳۵۲.
[۴]: علامه مجلسى در توضیح عبارت «و أشار بیده» که در این روایت آمده است، مى گوید: «یعنى انگشتان ابهام و سبابه هر دو دست خود را از هم باز کرد و در همین حال، دستان خود را از هم دور کرد، چنان که در بین اعراب و غیر آنها براى اشاره به ستبرى گردن رایج است؛ یعنى آن حضرت، جوانى قدرتمند است که گردن او چنین است». مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ ه-. ق، ج ۴، ص ۲.
[۱]: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، باب ۴۲، ص ۴۳۱، ح ۸.
[معرفت امام زمان علیه السلام و تکلیف منتظران – جلد ۱، صفحه ۷۳]