ضرورت شناخت معارف مهدوی
اشاره
شناخت معارف مهدوی ضرورت تردیدناپذیر عصر ماست. ضرورتی که اگر به خوبی درک شود و وجوه مختلف آن چنان که شایسته است، تبیین گردد، برکات فراوانی را نصیب جامعه اسلامی ما میسازد. وجوه مختلف ضرورت شناخت معارف مهدوی در عصر حاضر را به این شرح میتوان برشمرد:
الف) وجه اعتقادی
بر اساس روایات تردیدناپذیری که شیعه و سنّی آنها را روایت کرده اند، بر هر فرد مسلمان واجب است که امام زمان خود را بشناسد تا بدین وسیله از خطر در افتادن به جاهلیت قبل از اسلام و فرو رفتن در گرداب کفر و شرک وارهد و امکان زیستن و مردن بر مبنای اعتقاد راستین را بیابد.
این همه تأکید بر لزوم معرفت امام در آموزههای اسلامی، از آن روست که معرفت، مقدمه دل بستن، [۱] دل بستن، مقدمه سر سپردن [۲] و سرسپردن بهامام حق، مقدمه نجات و رستگاری است [۱] و این اساس دعوت همه انبیا و اولیاست. با توجه به آنچه گفته شد، بر هر یک از ما واجب است که همه تلاشمان را برای شناخت امام عصر خود، حضرت حجت بن الحسن علیهماالسلام به کار گیریم و با شخصیت و جایگاه آن حضرت در عالم هستی چنان که باید، آشنا شویم تا در پی آن بتوانیم به وظایفی که در برابر آن امام داریم، به گونه ای شایسته عمل کنیم. [۲]
ب) وجه فرهنگی
کشور ما کشوری است با اکثریت جمعیت جوان و پر شور. جمعیت جوانی که در صورت یافتن آرمانی با ارزش همه شور و توان بالقوه و بالفعل خود را به پای آن میریزد و از هرگونه سکون و رکود و انحراف و تباهی بیزاری میجوید. همان گونه که جوانان پرشور عصر انقلاب و دوران دفاع مقدّس در پی آرمانهای ارزشمند بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی، با گذر از همه تمنیات و خواهشهای نفسانی، خود را یک سره وقف جهاد و مبارزه در راه خدا کردند و به بالاترین درجات ایمان و رستگاری دست یافتند.
تشکیل حکومت جهانی به رهبری امام مهدی علیه السلام، گسترش قسط و عدل در سراسر گیتی و نابود کردن همه مظاهر کفر، ستم و تباهی آرمانی است که اگر به درستی شناسانده شود و وجوه مختلف آن تبیین گردد، میتواند نسل سوم انقلاب اسلامی و نسلهای پس از آن را چون پدران خود پویا و پایدار نگه دارد و از توانمندیهای آنها به بهترین صورت ممکن بهره برداری کند. از این رو در عصر حاضر، جامعه ما بیش از هر زمان دیگر، نیازمند پرداختن به فرهنگ انتظار و باور مهدویت است و به جرئت میتوان گفت اگر به خوبی به این موضوع پرداخته شود، میتواند بسیاری از توطئههای فرهنگی دشمنان را خنثی کند. [۱]
ج) وجه سیاسی
این وجه را از دو منظر میتوان مطالعه کرد:
نخست، از منظر فلسفه سیاسی و مبانی مشروعیت نظام: حکومت جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای نظریه ولایت فقیه و نیابت عام فقها از امام زمان علیه السلام، شکل گرفته است و به همین دلیل بقا و استمرار مشروعیت و مقبولیت این نظام، در گرو تبیین و تشریح دقیق مبانی کلامی و فقهی آن برای نسل حاضر و نسلهای آینده است. در این میان پرداختن به موضوعهایی چون ضرورت وجود حجت الهی در هر عصر، جایگاه و نقش امام زمان علیه السلام در عالم هستی، شیوه بهره گیری مردم از امام زمان در دوران غیبت و وظایف و تکالیف مردم در برابر امام عصر از اهمیت ویژه ای برخودار است.
دوم، از منظر علوم سیاسی و روابط بین الملل: در سالهای اخیر دو موضوع مهم و کلیدی در جهان مطرح شده است که در ظاهر خاستگاه و مبانی متفاوتی دارند، ولی در اهداف، آثار و نتایج مشترکند. این دو موضوع عبارتند از:
یک – «جهانی سازی» [۲] یا «جهانی شدن» [۳]: این موضوع بیشتر در مجامع دانشگاهی و از سوی نظریه پردازان علوم سیاسی و روابط بین المللی مطرح شده و در پی القای این مطلب است که «به دنبال محو شدن مرزهای جدا کننده، جهان به تدریج به سوی نوعی همگنی یا هم گونگی بیشتر در عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی حرکت میکند» [۱] و «این اتفاق از طریق توسعه سرمایه داری و تکنولوژی مساعد آن (Techno-capitalism ) آن هم در مسیری مشخص رخ خواهد داد». [۲] ایده «نظم نوین جهانی» رئیس جمهور وقت امریکا (بوش پدر)، نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما و راه کار «برخورد تمدن ها»ی هانتینگتون بیان گر همین پدیده جهانی شدن یا جهانی سازی است که به گمان آنها با محوریت جهان غرب و به ویژه امریکا رخ خواهد داد و در نهایت به پذیرش الگوی نظام لیبرال – دموکراسی از سوی همه کشورهای جهان و سلطه فرهنگ، اخلاق و مدنیت مغرب زمین بر سراسر گیتی، منجر خواهد شد.
دو – آخرالزمان گرایی و تلاش در جهت تحقق پیش گوییهای کتاب مقدس: جریانی که امروز بیشتر با عنوان «مسیحیان صهیونیست» [۳] «مسیحیان اونجلیست» [۴] یا «مسیحیان بنیادگرا» [۵] در جهان شناخته میشوند، بهویژه در سالهای اخیر، با زنده کردن پیش گوییهای کتاب مقدس و دامن زدن به آن تلاش وسیعی را برای تبلیغ، ترویج و محقق ساختن باورهای خود در جهان آغاز کرده است. بر اساس باور این گروه از مسیحیان پروتستان، مشیت خداوند بر این قرار گرفته است که جهان پس از طی مراحلی هفت گانه که از جمله آنها تشکیل اسرائیل بزرگ، بازگشت قوم یهود به سرزمین موعود، بازسازی معبد سلیمان و وقوع جنگ عظیم هسته ای «آرمگدون» [۱]
است، بازگشت دوباره حضرت مسیح علیه السلام، استقرار حکومت هزارساله او و حاکمیت صلح و عدالت را شاهد باشد. [۲]
این گروه معتقدند که با وقوع نبرد آخرالزمان (آرمگدون) همه غیرمعتقدان به آرمانهای مسیحیت بنیادگرا اعم از یهودی، مسیحی و مسلمان از بین خواهند رفت و تنها کسانی باقی میمانند که به این آرمانها باور داشته اند.
ویژگی مهم جریان یاد شده این است که تنها به ارائه تفاسیر معینی از مفاهیم مذهبی بسنده نمی کند، بلکه تلاش میکند تا با ارائه یک «پروژه» تحولات آینده را بر مبنای تفاسیر خود رقم زند. [۳]
دیدگاه آخرالزمان شناسانه مسیحیان صهیونیست اگرچه در ظاهر غیرسیاسی است، ولی از آن جا که این مباحث به ظاهر دینی، امروز دستمایه سردمداران کاخ سفید قرار گرفته و به بهانه ای برای توجیه سیاستهای سلطه گرانه و تجاوزطلبانه آنها در جهان تبدیل شده است، به مباحث سیاسی، راهبردی و روابط بین الملل هم ارتباط پیدا میکند.
با توجه به مباحث یاد شده روشن میشود که در عصر حاضر، با توجه به دلایل ذیل پرداختن به موضوع مهدویت و مبانی دین شناختی آن از وجه سیاسی نیز دارای اهمیت است:
نخست اینکه، تبیین مبانی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و دفاع عالمانه از آن بدون شناخت دقیق مبانی مهدویت و درک عمیق دیدگاه پیشوایان دین در زمینه چگونگی اداره جامعه و حکومت در عصر غیبت و نسبت این دیدگاه با فرهنگ انتظار امکان پذیر نیست.
دوم، زیستن در جهان امروز و مقاومت در برابر سیل بنیان کن جهانی سازی که فرهنگ، سیاست و اقتصاد همه کشورهای مستقل را نشانه رفته و به چیزی کمتر از سلطه بر کل جهان بسنده نمی کند، تنها با داشتن تحلیلهای قوی و مستحکم مبتنی بر مبانی، مبادی و منابع دینی و باور قلبی به برتری داشتههای خود بر بافتههای دیگران، امکان پذیر است و این دو، جز با شناختی جامع از باور مهدوی و فرهنگ انتظار که بیانگر دیدگاه اسلام درباره «جهان آینده و آینده جهان» است، محقق نخواهد شد.
سوم، نقد و بررسی عالمانه دیدگاههای آخرالزمان گرایانه مسیحیان صهیونیست، پایداری در برابر اقدامهای فرهنگی، سیاسی و نظامی این جریان و خنثی کردن توطئههای آنها علیه جهان اسلام، تنها با اتکا به باور خلل ناپذیر مهدویت ممکن است، باوری که آینده جهان را تنها از آنِ بزرگ منجی موعود حضرت مهدی علیه السلام میداند و معتقد است که مسیح علیه السلام نیز پس از نزول از آسمان به آن حضرت اقتدا میکند.
د) وجه اجتماعی
«فرهنگ انتظار» تنها حیات فردی و زندگی شخصی انسانها را در بر نمی گیرد و همه مناسبات اجتماعی را نیز شامل میشود؛ یعنی هم چنان که همه مظاهر حیات فردی انسانها – زندگی و مرگ، حرکت و سکون، فعل و ترک، موافقت و مخالفت، دوستی و دشمنی و… – باید رنگ انتظار بگیرد و از این فرهنگ متأثر شود، همه مناسبات اجتماعی – فرهنگ، سیاست و اقتصاد – نیز باید به نوعی متأثر از انتظار باشد و میان جامعه منتظر و جامعه غیر منتظر تفاوتی محسوس احساس شود. به بیان دیگر در یک جامعه منتظر، نظام تعلیم و تربیت، مناسبات سیاسی و حکومتی، قوانین و مقررات دولتی، روابط تجاری و اقتصادی، ضوابط معماری و شهرسازی، حقوق و وظایف شهروندی و… باید بر اساس فرهنگ انتظار و با هدف زمینه سازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام و استقرار حکومت عدل و مهدوی سامان یابند.
با توجه به مطالب یاد شده بر همه شیعیان لازم است که با شناخت بیشتر از معارف مهدوی و درک وجوه مختلف آن، زمینه را برای تحقق جامعه منتظر فراهم سازند.
———-
[۱]: در روایتى که از امام صادق علیه السلام نقل شده، آمده است: «.. اَلحُبُّ فَرعُ الْمَعْرِفَهِ؛ دوستى فرع حاصل معرفت است» (محمدباقر مجلسى، بحار الأنوار، چاپ سوم: بیروت، دار إحیاء التراث العربى، ۱۴۰۳ ه. ق، ج ۶۷، ص ۲۲، ح ۲۲).
[۲]: پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در پاسخ مردى اعرابى که از ایشان خواسته بود به وى پندى بیاموزد فرمود: «اَلْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ؛ انسان با کسى همراه مى شود که او را دوست دارد». همان، ج ۲۷، ص۱۰۲، ح ۶۷.
[۱]: چنان که در روایت معروف امام رضا علیه السلام حدیث سلسله الذهب آمده است، ورود در قلعه استوار توحید و ایمنى یافتن از عذاب الهى، مشروط به پذیرش ولایت امام معصوم علیه السلام است. (ر. ک: همان، ج ۳، ص ۷، ح ۱۶).
[۲]: براى مطالعه بیشتر در این زمینه، ر. ک: همین کتاب، صص ۱۴۵ – ۱۵۶.
[۱]: براى مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: اسماعیل شفیعى سروستانى، استراتژى انتظار، چاپ اول: تهران، موعود عصر، ۱۳۸۱، صص ۲۳ – ۲۷ و ۶۹- ۷۸.
[۲]: Globalizing.
[۳]: Globalization.
[۱]: ر. ک: على رضا شجاعى زند، «دین و جهانیت، جهانى شدن، جهانى سازى و جهانى گرایى»، مندرج در جهانى شدن و دین: فرصتها و چالشها مقالات چهارمین کنگره دین پژوهان، چاپ اول: قم، دبیرخانه دین پژوهان کشور، ۱۳۸۲، ج ۱، ص ۳۰.
[۲]: همان، ص ۳۳.
[۳]: Christian Zionists.
[۴]: Evangelists.
[۵]: Fundamentalist Christian.
[۱]: Armageddon.
[۲]: ر. ک: محمّد السماک، «کلید فهم سیاست امریکا: موضع امریکا در برابر رژیم صهیونیستى از پشتوانه هاى مذهبى تا منافع سیاسى» مندرج در کتاب پیش گویىها و آخرالزمان مجموعه مقالات، چاپ اول: تهران، موعود عصر، ۱۳۸۵، صص ۱۹۰ – ۱۹۱.
[۳]: ر. ک: همان، ص ۱۹۵.
[معرفت امام زمان علیه السلام و تکلیف منتظران – جلد ۱، صفحه ۵]