جامعه موعود، الگوی جامعه مطلوب
حکومت جهانی موعود را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد.
در دیدگاه نخست، به این حکومت تنها به عنوان آرمانی دوردست نگریسته میشود که باید در انتظار تحقق آن بود؛ آرمانی که با وضع موجود ما نسبتی ندارد و در واقعیتهای جاری جامعه هم هیچ اثری نمی گذارد.
در دیدگاه دوم، این حکومت – با همه ویژگیهای آرمانی آن – نه تنها به عنوان غایت آمال بشر و نهایت آرزوی عدالت خواهان، بلکه به عنوان الگوی واقعی برای سامان بخشیدن به وضع موجود و هدفی عینی که میتواند حرکتهای اجتماعی ما را جهت بخشد، قابل مطالعه است. البته تحقق کامل این آرمان جز به دست باکفایت بنده برگزیده خدا، حضرت ولیّ اللّه الأعظم – أرواحنا له الفداء – میسر نیست.
حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در یکی از سخنان خود، با اشاره به ضرورت «اهتمام به مسئله عدالت اجتماعی در کشور» و لزوم مقابله با «طبقه بهره مندان از پولهای حرام» و «مرفهان بی درد» به نکته مهمی اشاره کرد که توجه به آن میتواند ما را در ترسیم تصویری روشن از دیدگاه دوم یاری دهد. ایشان در سخنان خود، موضوع «عدالت گستری» و «قسط آفرینی» را که در روایات اسلامی از آن به عنوان یکی از شاخصههای مهم انقلاب مهدوی یاد شده، بررسی کرده است و توجه به این موضوع را در همه برنامههای نظام اسلامی ضروری میداند:
نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویت در آخرالزمان هستید و الآن حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود – عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و جعلنا اللّه فداه – است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر میکنید؟ «اَلَّذِی یَمْلَأُ اللّهُ بِه الأَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً» نمی گویید که «یَمْلَأُ اللّهُ بِه الأَرْضَ دِینا». این نکته خیلی مهمی است. چرا به این نکته توجه نمی کنیم؟ اگرچه قسط و عدل متعلق به دین است، اما هزار سال است که امت اسلامی برای قسط و عدل دعا میکند و این نظام اسلامی که به وجودآمده است، اولین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل، واجب ترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل میخواهیم. کارهای گوناگون، مبارزه، جنگ، سازندگی و توسعه را برای قسط و عدل میخواهیم. برای اینکه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده بکنند و عده ای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسانها میتوانند رشد کنند. به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خود را به دست بیاورند. قسط و عدل، یک مقدمه واجب برای کمال نهایی انسان است. چه طور میشود به این قضیه بی اعتنایی کرد؟ [۱]
جان کلام رهبر انقلاب در سخنان یاد شده این است که به فرهنگ مهدویت و انتظار، با ویژگیهایی که در روایات برای آن شمرده شده است، نباید به دیده مجموعه معارفی بنگریم که فقط ترسیم کننده وضعیت آینده جهان است و هیچ نسبتی با وضعیت کنونی مسلمانان ندارد. باید این فرهنگ را در تمام عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه خود جاری و ساری بدانیم و در پی آن باشیم که ویژگیهای یاد شده برای جامعه موعود را تا آنجا که در توان داریم، در جامعه خود اجرا کنیم و اگر اکنون توفیق دست یابی به جامعه موعود را نداریم، دست کم با الگو قرار دادن آن، جامعه مطلوب را بنیان نهیم. امام امت رحمه اللهنیز به این موضوع اشاره کرده است و میفرماید: حالا البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم، ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم، تکلیفمان است. [۱] الگوپذیری از قیام عدالت گستر مهدی موعود علیه السلام در جامعه اسلامی ما باید به صورت یک فرهنگ درآید و همه دست اندرکاران نظام اسلامی، خود را موظف به شناخت ویژگیهای دولت کریمه آخرین ذخیره الهی بدانند و بکوشند زندگی فردی و فعالیت اجتماعی خود را بر آن ویژگیها منطبق سازند. در این صورت، معنای واقعی انتظار فرج تحقق مییابد؛ زیرا ما وقتی میتوانیم خود را منتظر واقعی بدانیم که در عمل به آرمانهایی که تحقق آنها را انتظار میکشیم، پای بند باشیم.
بنابراین، باید روایاتی را که به بیان ویژگیهای یگانه مصلح موعود و ویژگیهای حکومت جهانی آن حضرت پرداخته اند، بررسی کنیم تا سرانجام بتوانیم به الگوی مناسبی از جامعه موعود دست یابیم؛ الگویی که بتواند حیات اجتماعی ما را در عصر حاضر سامان دهد.
اکنون برای روشن تر شدن موضوع بحث، به برخی از ویژگیهایی که در روایات برای حکومت جهانی آن امام غایب شمرده شده است، اشاره میکنیم:
۱. ساده زیستی کارگزاران حکومت
در این زمینه، روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که توجه به مفاد آن در ترسیم تصویری از شیوه زندگی کسی که در عصر ظهور، حکم ران سراسر جهان خواهد بود، بسیار سودمند است. آن حضرت بنا بر این روایت، خطاب به یارانش میفرماید:
ما تَسْتَعْجِلوُنَ بِخُروجِ القائِمِ! فَوَاللّه ِ ما لِباسُهُ إِلاّ الغَلیظَ وَ لاطَعامُهُ إِلاّ الجَشَبَ…. [۱]
چه شده است که برای خروج قائم، شتاب میکنید؟ به خدا سوگند، او جامه درشت میپوشد و خوراک خشک و ناگوار میخورد…. در روایت دیگری که مفضّل از امام صادق علیه السلام نقل کرده است، آن حضرت، تصویری جامع از شیوه زندگی حاکمان در عصر حکومت اهل بیت علیهم السلام ترسیم میکند:
کُنتُ عِندَ أَبی¨ عَبدِاللّه ِ علیه السلام بِالطَّوافِ، فَنَظَرَ إِلیَّ وَ قالَ لی¨ یا مُفَضَّلُ! ما لِی¨َ أَراکَ مَهمُوما مُتِغَیِّرَ اللَّونِ؟ قالَ: فَقُلتُ لَهُ: جُعِلتُ فِداک! نَظَری إِلی بَنی¨العَبّاسِ وَ ما فی¨ أَیدیهِم مِن هذَا المُلکِ وَ السُّلطانِ وَ الجَبَروتِ، فَلَوکانَ ذلِکَ لَکُم لَکُنّا فیهِ مَعَکُم، فَقالَ: یا مُفَضَّلُ، أَما لَوکانَ ذلِکَ لَمیَکُن إِلاّ سِیاسَهُ اللَّیلِ وَ سِیاحَهُ النَّهارِ، أَکلُ الجَشَبِ وَ لُبسُ الخَشِنِ، شِبهُ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ إِلاّ فَالنّارُ. [۲]
سالی در حج، هنگام طواف، خدمت امام جعفر صادق علیه السلام بودم. در طواف، امام نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنی عباس و حکومتشان را میبینم و این مال و این تسلط و این قدرت و جبروت را. اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. امام فرمود: ای مفضل! بدان، اگر حکومت در دست ما بود، جز سیاست شب (عبادت، اقامه حدود و حقوق الهی و حراست مردم) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات مردم و جهاد و رفع ستم و…) و خوردن خوراکهای خشن و نامطبوع و پوشیدن جامههای درشت؛ یعنی همان روش امیرمؤمنان چیزی در کار نبود که اگر [در کار حکومت دینی] جز این عمل شود، پاداش آن دوزخ خواهد بود.
بنا بر بعضی روایات، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در زمان امامتشان، از لباسهای لطیف استفاده میکرد و به همین دلیل، مورد طعن و انتقاد بعضی مقدس مآبها قرار میگرفت. [۱] با این حال، در اینجا میفرماید اگر ما به حکومت برسیم، سهمی جز خوردن خوراکهای ناگوار و پوشیدن جامههای تن آزار نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه زمام داری و حکومت بر مسلمانان و وظیفه خطیر کارگزاران حکومت اسلامی است. این روایت نشان میدهد که پذیرفتن مسئولیت حکومت مردم، تعهد مضاعفی را بر عهده پذیرنده این مسئولیت میآورد و او را ناچار میسازد زندگانی خویش را با ضعیف ترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و همت خویش را صرف بهبود آن دردها کند.
توجه به حکایت زیر ما را در یافتن رسالت سنگین پیشوایان و کارگزاران جامعه عدل اسلامی، یاری میکند:
روزی یکی از یاران امیرمؤمنان علی علیه السلام عرض کرد: ای امیر مؤمنان! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت میکنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامههای پشمین به تن کرده و از دنیا روی برگردانده است. امام فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: «ای دشمنک خویش! شیطان، سرگشته ات کرده و از راهت به در برده است. بر زن و فرزندانت رحمت نمی آری و چنین میپنداری که خدا آنچه را پاکیزه است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد خدا خوارمایه تر از آنی که پنداری! » گفت: ای امیر مؤمنان! و تو در این پوشاک زبر تن آزار باشی و خوراک دشوار خوار؟ حضرت فرمود:
وَیْحَکَ إِنّی¨ لَستُ کَأنتَ، إِنَّ اللّه َ فَرَضَ عَلی أَئِمَّهِ العَدلِ] الحَقِّ] أَنْ یُقَدِّرُوا أَنفُسَهُم بِضَعَفَهِ النّاسِ کَیلا یَتَبیَّغَ بِالفَقیرِ فَقرُهُ.
وای بر تو! من نه چون تواَم. خدا بر پیشوایان دادگر واجب فرموده است خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به هیجان نیارد و به طغیان وا ندارد. [۱]
۲. قاطعیت با کارگزاران و مهرورزی با زیردستان
یکی از ویژگیهای مهم حکومت جهانی امام مهدی علیه السلام که در روایات به آن اشاره شده، سخت گیری و قاطعیت نسبت به کارگزاران حکومت و مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است. در روایتی که در این زمینه از امام علی علیه السلام نقل شده است، چنین میخوانیم:
لَیَنزَعَنَّ عَنکُم قُضاهَ السُّوءِ، وَ لَیَقْبِضَنَّ عَنکُم المُراضِینَ، وَ لَیَعزِلَنَّ عَنکُم أُمَراءَ الجَورِ، وَ لَیُطَهِّرنَّ الأَرضَ مِن کُلِّ غاشٍ…. [۲]
… امام مهدی علیه السلام، قاضیان زشت کار را کنار میگذارد و دست مفسدان را از سرتان کوتاه میکند و حکم رانان ستم پیشه را برکنار میکند و زمین را از هر نادرست و خاینی پاک میسازد. در روایت دیگری، قاطعیت و سازش ناپذیری حضرت ولیّ عصر علیه السلام در مقابل کارگزاران ناشایست و مهربانی آن حضرت با بیچارگان و مستمندان چنین توصیف شده است:
اَلمَهدیُّ سَمْحٌ بِالمالِ، شَدیدٌ عَلَی العُمّالِ، رَحیمٌ بِالمَساکینَ. [۳]
مهدی علیه السلام، بخشنده است. او با کارگزاران و مأموران دولت خویش بسیار سخت گیر و با ناتوانان و مستمندان بسیار دل رحم و مهربان است.
شدت و قاطعیت در مقابل کارگزاران حکومت و مهرورزی با ناتوانان و زیردستان از ویژگیهای مهمی هستند که حاکم اسلامی باید بدانها آراسته باشد. امام صادق علیه السلام در نامه ای خطاب به نجاشی، یکی از یاران خود که به سمت استانداری اهواز منصوب شده بود، رستگاری و نجات او را در گرو داشتن این ویژگیها دانسته و میفرمود:
وَ اعلَمْ أَنَّ خَلاصَکَ وَ نَجاتَکَ فی¨ حَقنِ الدِّماءِ وَ کَفِّ الأَذیَ عَن أَولیاءِ اللّه ِ وَ الرِّفقِ بِالرَّعیّهِ وَ التَّأنی¨ِّ وَ حُسنِ المُعاشَرَهِ مَعَ لِینٍ فی¨ غَیرِ ضَعفٍ وَ شِدَّهٍ فی¨ غَیرِ عُنفٍ. [۱]
بدان که نجات و رستگاری تو در گرو چند چیز است: جلوگیری از ریختن خون [بی گناهان]، خودداری از آزار دوستان خدا، مدارا و ملاطفت با زیردستان و حسن سلوک همراه با مهربانی و رأفتی که برخاسته از ناتوانی و شدت و قاطعیتی که برخاسته از زورگویی نباشد.
امام علی علیه السلام نیز به یکی از فرمانداران خود چنین سفارش میکند:
وَ اخلِطِ الشِّدَّهَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّینِ، وَ ارفُقْ ما کانَ الرِّفقُ أَرفَقَ وَ اعتَزِمْ بِالشِّدَّهِ حِینَ لایُغِنی¨ عَنکَ إِلاَّ الشِّدَّهُ…. [۲]
شدت و قاطعیت را با قدری نرمی و ملاطفت بیامیز و هر زمان که مهربانی و مدارا کردن شایسته تر است، مدارا کن و آنجا که چاره ای جز شدت و قاطعیت نداری، شدت و قاطعیت پیشه کن.
۳. تأمین رفاه اقتصادی مردم
در زمان حکومت امام مهدی علیه السلام، رفاه و آسایش در تمام بخشها و زوایای زندگی بشر فراگیر میشود و انسانها آسوده خاطر از مشکلات روزانه گذران زندگی میتوانند به سازندگی معنوی خود بپردازند. روایتهای بسیاری در این زمینه نقل شده است که در اینجا به ذکر روایتی از امام علی علیه السلامبسنده میکنیم:
… وَ اعلَموُا أَنَّکُم إِنِ اتَّبعَتُم طالِعَ المَشرِقِ سَلَکَ بِکُم مِنهاجَ الرَّسولِ… وَ کَفَیتُم مَؤونَهَ الطَّلَبِ وَ التَّعَسُّفِ، وَ نَبَذتُمُ الثِّقلَ الفادِحَ عَنِ الأَعناقِ. [۱]
… بدانید اگر شما از کسی که مشرق برمی خیزد (امام مهدی علیه السلام)، پیروی کنید، شما را به آیین پیامبر درآورد… تا از رنج طلب و ستم [در راه دست یابی به امور زندگی ]آسوده شوید و بار سنگین [زندگی] را از شانه هاتان بر زمین نهید….
در این روایت، پیروی از امام عادل و درآمدن به آیین پیامبر، مقدمه ای برای رسیدن به وضع مطلوب اقتصادی، آسودگی از رنج طلب و رهایی از بار سنگین زندگی بیان شده است. نکته ظریفی که از این موضوع به دست میآید، این است که تأمین رفاه اقتصادی و سامان بخشیدن به وضعیت معیشتی مردم یک جامعه، نه تنها با اهداف الهی و ارزشهای معنوی آن جامعه منافات ندارد، بلکه تحقق این اهداف، زمینه و بستر مناسبی برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی و تأمین رفاه و آسایش عمومی مردم جامعه است.
نکته یاد شده را در کلام دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السلام میتوان دید، آنجا که میفرماید:
أَما وَ الَّذی فَلَقَ الحَبَّهَ وَ بَرَأَ النَّسَمَهَ، لَوِ اقتَبَستُم العِلمَ مِن مَعدِنِهِ، وَ ادَّخَرْتُمُ الخَیرَ مِن مَوضِعِهِ، وَ أَخَذتُمُ الطَّریقَ مِن وَضَحِهِ، وَ سَلَکْتُم مِنَ الحَقِّ نَهجَهُ، لَنَهَجَتْ بِکُمُ السُّبُلُ وَ بَدَتْ لَکُمُ الأَعلامُ، وَ أَضاءَ لَکُم الإِسلامُ، وَ أَکَلتُم رَغَدَا، وَ ما عالَ فیکُم عائِلٌ وَ ظُلِمَ مِنکُم مُسلِمٌ وَ لامُعاهِدٌ. [۲]
سوگند به خدایی که دانه را [در دل خاک] بشکافت و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از جایگاه آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههای شما هموار میگشت و نشانههای هدایتگر پدید میآمد و فروغ اسلام، شما را فرا میگرفت و به فراوانی غذا میخوردید و دیگر هیچ عایله مندی بی هزینه نمی ماند و بر هیچ مسلمان و غیرمسلمانی ستم نمی رفت.
۴. گسترش عدالت و مساوات
یکی از مهم ترین ویژگیهای حکومت حضرت مهدی علیه السلام، گسترش عدالت در همه شئون زندگی بشر است. بر اساس حدیث مشهوری که به حد تواتر از شیعه و اهل سنّت نقل شده است، آن حضرت، «… زمین را از عدل و داد لبریز میکند، چنان که [پیش از آن] از ستم و بیداد لبریز شده بود». [۱]
عدالت مهدوی چنان فراگیر و گسترده است که حتی به درون خانهها نیز نفوذ میکند و روابط خصوصی افراد خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد؛ کاری که از عهده هیچ نظام حقوقی برنمی آید. امام صادق علیه السلامدر این باره میفرماید:
… وَ أَما وَ اللّه ِ لَیُدْخِلَنَّ (القائِمُ) عَلَیهِم عَدلَهُ جَوفَ بُیوتِهِم کَما یَدخُلُ الحَرُّ والقَرُّ. [۲]
به خدا سوگند، [قائم ما] عدالتش را تا آخرین زوایای خانههای مردم وارد میکند، همچنان که سرما و گرما وارد خانهها میشود. در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام، شمول دامنه عدالت آن حضرت چنین بیان شده است:
… إِذا قامَ قائِمُنَا فَإِنَّهُ یَقسِمُ بِالسَّوِیَّهِ، وَ یَعدِلُ فِی¨ خَلقِ الرَّحمنِ، البَرَّ مِنهُم وَ الفاجِرَ…. [۳]
… هنگامی که قائم ما به پا خیزد [اموال را] برابر تقسیم میکند و میان [همه] مردم، نیکوکار و بدکار، به عدالت رفتار میکند….
امام خمینی رحمه الله در بیان مفهوم واقعی عدالتی که به دست توانای امام مهدی علیه السلامتحقق مییابد و سراسر زمین را فرا میگیرد، میفرماید:
قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی میفهماند، من جمله اینکه برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الاّ مهدی موعود علیه السلام که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر. هر یک از انبیا که آمدند، برای اجرای عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود که اجرای عدالت را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی مرتبت صلی الله علیه و آلهکه برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا… وقتی که ایشان ظهور کنند – ان شاءاللّه خداوند تعجیل کند در ظهور او – تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد، تمام کجیها را راست میکند. «یَمْلَأُ الأَرضَ عَدلاً بَعدَ ما مُلِئَتْ جَورا. » همچو نیست که این عدالت همان که ماها از آن میفهمیم، که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست معنی «یَمْلَأُ الأَرضَ عَدْلاً بَعَد ما مُلِئَتْ جَوْرا». الان زمین – و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود – پر از جور است. تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست، حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاق ها، انحراف هست؛ در عقاید، انحراف هست؛ در اعمال، انحراف هست و در کارهایی هم که بشر میکند، انحرافاتی معلوم است و ایشان
مأمورند برای اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعا صدق بکند: «یَمْلَأُ الأَرضَ عَدْلاً بَعدَ ما مُلِئَتْ جَورا». [۱]
———-
[۱]: روزنامه جمهورى اسلامى، پنج شنبه ۲۶/۴/۱۳۷۶.
[۱]: صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.
[۱]: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.
[۲]: همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.
[۱]: ر. ک: سیره معصومان، ج ۶، ص ۵۱.
[۱]: نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدى، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید على نقى فیض الاسلام، بى جا، بى نا، بى تا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.
[۲]: بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.
[۳]: نجم الدین جعفر بن محمد عسکرى، المهدى الموعود المنتظر عند علماء السنه و الإمامیه، چاپ اول: تهران، مؤسسه الامام المهدى علیه السلام، ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۷۷.
[۱]: بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۱۹۲.
[۲]: نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدى، ص ۳۲۰، نامه ۴۶.
[۱]: بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.
[۲]: الکافى، ج ۸، ص ۳۲.
[۱]: ر. ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.
[۲]: بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.
[۳]: همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح۲.
[۱]: صحیفه نور، ج ۱۲، صص ۲۰۷ – ۲۰۹.
[معرفت امام زمان علیه السلام و تکلیف منتظران – جلد ۱، صفحه ۳۸۰]