وظايف منتظران و تكاليف شيعيان در دوران غيبت

اشاره
در مورد وظايف و تكاليف شيعيان در دوران غيبت، بسيار سخن گفته شده است. حتي در بعضي كتاب ها، از جمله كتاب مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم تا هشتاد وظيفه براي منتظران خاتم اوصيا حضرت بقيه اللّه – ارواحنا له الفداء – آمده است. [۱]
از آنجا كه تبيين همه وظايفي كه شيعيان در عصر غيبت بر عهده دارند، در اين محدوده نمي گنجد، به شماري از مهم ترين وظايف اشاره مي‌كنيم:

الف) شناخت حجت خدا و امام عصر عليه السلام
اولين و مهم ترين وظيفه اي كه هر شيعه منتظر بر عهده دارد، كسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خويش است. اين موضوع چنان اهميتي دارد كه در روايات بسياري كه شيعه و اهل سنّت از پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام نقل كرده اند، چنين آمده است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمامَ زَمانِهِ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً؛ هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است». [۲]
در روايت ديگري، كليني از امام محمد باقر عليه السلام چنين نقل مي‌كند:
مَنْ ماتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمامٌ فَميتَتُهُ ميتَةً جاهِلِيَّةً، وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاِءِمامِهِ لَمْ يَضُرُّهُ، تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ، وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاِءِمامِهِ كانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فِي فُسْطاطِهِ. [۳]
هر كس در حالي كه امامي نداشته باشد، بميرد، مردنش، مردن جاهليت است و هر آن كه در حال شناختن امامش بميرد، پيش افتادن يا تأخير اين امر [دولت آل محمد عليهم السلام]، او را زيان نرساند و هر كس بميرد در حالي كه امامش را شناخته، همچون كسي است كه در خيمه قائم[ عليه السلام] با آن حضرت باشد.
در مورد مفهوم، ضرورت و شاخصه‌هاي معرفت امام پيش از اين، به تفصيل سخن گفتيم و در اينجا به همين مقدار بسنده مي‌كنيم. [۱]

ب) پيراستگي از بدي‌ها و آراستگي به خوبي‌ها
اشاره
وظيفه مهم ديگري كه هر شيعه منتظر بر عهده دارد، پيراستن خود از ويژگي‌هاي ناپسند و آراستن خود به اخلاق نيكو است. در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ، فَلْيَنْتَظِرْ، وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الْأَخْلاقِ، وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ…. [۲]
هر كس دوست دارد از ياران حضرت قائم عليه السلام باشد، بايد منتظر باشد و در اين حال، به پرهيزكاري و اخلاق نيكو رفتار كند، در حالي كه منتظر است.
امام عصر عليه السلام نيز با توجه به ناگهاني بودن امر ظهور، همه شيعيان را در زمان غيبت به انجام اعمال پسنديده و دوري از اعمال ناپسند فرا خوانده است:
فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِي ءٍ مِنْكُمْ بِما يَقْرَبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا وَ ليَتَجَنَّبْ (ليَجْتَنِبْ) ما يُدْنيهِ مِنْ كَرَاهَتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ أَمْرَنا بَغْتَةٌ فُجاءَةٌ حينَ لاتَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلي حَوْبَةٍ. [۳]
پس هر يك از شما بايد آنچه را موجب دوستي ما مي‌شود، پيشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودي ما مي‌گردد، دوري گزيند؛ زيرا فرمان ما به يك باره و ناگهاني فرا مي‌رسد و در آن زمان، توبه و بازگشت براي كسي سودي ندارد و پشيماني از گناه، كسي را از كيفر ما نجات نمي بخشد.
تهذيب نفس و دوري گزيدن از گناهان و كردار ناشايست، به عنوان يكي از وظايف منتظران در عصر غيبت، چنان اهميتي دارد كه در توقيع شريفي كه از ناحيه مقدسه حضرت صاحب الامر خطاب به شيخ مفيد رحمه الله صادر گشته، كردار ناشايست و گناهاني كه از شيعيان آن حضرت سر مي‌زند، يكي از اسباب يا تنها سبب طولاني شدن غيبت و دوري شيعيان از لقاي آن بدر منير شمرده شده است:
… فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُكْرِهُهُ وَ لانُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ. [۱]
… پس تنها چيزي كه ما را از آنان (شيعيان) پوشيده مي‌دارد، همانا چيزهاي ناخوشايندي است كه از ايشان به ما مي‌رسد و خوشايند ما نيست و از آنان انتظار نمي رود.
بايد توجه داشت تنها زماني مي‌توانيم خود را منتظر امام عدالت گستر و پيرو او بدانيم كه در زندگي فردي و اجتماعي خويش، راه و روش مورد نظر او را اجرا كنيم، چنان كه در نامه اميرمؤمنان علي عليه السلام خطاب به عثمان بن حنيف، فرماندار بصره آمده است:
أَلا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِماما يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ، أَلا وَ إنَّ إمامَكُمْ قَدِ اكْتَفي مِنْ دُنْياهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ. أَلا وَ إِنَّكُمْ لا تَقْدِرُونَ عَلي ذلِكَ، وَ لكِنْ أعِيُنُوني بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ، وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ…. [۲]
آگاه باش كه هر پيروي را پيشوايي است كه پي وي را پويد و از نور دانش او روشني جويد. بدان كه پيشواي شما از دنياي خود به دو جامه فرسوده بسنده كرده و دو قرصه نان را خوردني خويش ساخته است. بدانيد كه شما چنين نتوانيد كرد، ولي مرا به پارسايي و كوشيدن و پاك دامني و درستي ورزيدن ياري كنيد.
از همين روست كه در دعاي ندبه مي‌خوانيم:
اللّهُمَّ… وَ أَعِنّا عَلي تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ وَ الاْءِجْتِهادِ فِي طاعَتِهِ وَ اجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ. [۱]
خداوندا!… ما را در راه اداي حقوق او (امام مهدي عليه السلام)، تلاش در پيروي از او و دوري از مخالفت او ياري كن و با خشنودي او بر ما منت گذار.
در اينجا ممكن است پرسيده شود: از كجا مي‌توان فهميد كه امام زمان عليه السلام از ما چه مي‌خواهد و چه كاري را مي‌پسندد؟
در پاسخ به اين پرسش بايد دو نكته را يادآور شويم:

يك – امام زمان عليه السلام، ادامه دهنده راه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام
به اعتقاد ما، همه امامان معصوم عليهم السلام، مفسران كتاب خدا و بيان كنندگان سنّت رسول خدا صلي الله عليه و آله هستند. رضايت و خشنودي امام زمان عليه السلام نيز در چيزي نيست جز آنچه در كتاب خدا آمده يا در سخنان رسول خدا صلي الله عليه و آله و ديگر امامان معصوم عليهم السلام به آن اشاره شده است. به بيان ديگر، اگر كسي به همه تكاليف و وظايفي كه در قرآن و روايات معصومين عليهم السلام به آنها امر شده است، عمل كند و از همه محرمات و گناهاني كه در اين دو منبع الهي از آنها نهي شده است، دوري جويد، خواهد توانست رضايت امام عصر عليه السلام را چنان كه بايد و شايد، به دست آورد. بنابراين، هيچ لزومي ندارد كه ما حتما از زبان امام زمان عليه السلام بشنويم كه ايشان از چه رفتار و گفتاري، خشنود و از چه رفتار و گفتاري، ناخشنود مي‌شود. چنان كه پيش از اين گفته شد، با مراجعه به دعايي مانند «دعاي مكارم الاخلاق» كه از امام سجاد عليه السلامنقل شده است، مي‌توانيم پي ببريم كه امام زمان عليه السلام از ما چه مي‌خواهد و چه كاري را مي‌پسندد.

دو – اشاره امام زمان عليه السلام به عوامل خرسندي و ناخرسندي خود
در احاديث، زيارت‌ها و دعاهايي كه در طول دوران غيبت صغرا و پس از آن، به صورت توقيع يا صورت‌هاي ديگر از امام مهدي عليه السلام براي ما به يادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب خرسندي يا ناخرسندي آن حضرت مي‌شود، بيان و چگونه عمل كردن، چگونه سخن گفتن و چگونه انديشيدن به ما آموخته شده است. ازاين رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند يادگارهاي آن حضرت و تأمل و تدبّر در آنها مي‌توان به راحتي هدايت را از گمراهي و صراط مستقيم را از راه كج باز شناخت. گفتني است مجموعه سخنان و رهنمودهاي امام عصر عليه السلام را برخي نويسندگان، جمع آوري و در قالب كتاب منتشر كرده اند. [۱]
براي روشن تر شدن موضوع، شايسته است كه به يكي از اين يادگارهاي گران قدر امام عصر عليه السلام نگاهي بيفكنيم؛ همان دعاي معروفي كه با جمله «أَللّهُمَ اَرْزُقنا تُوفيقَ الطّاعَةِ… » آغاز مي‌شود و در اوايل مفاتيح الجنان نيز آمده است. در اين دعاي كوتاه و مختصر، امام مهدي عليه السلام هر آنچه را شايسته است خود را بدان‌ها آراسته يا از آنها پيراسته سازيم، در قالب درخواست از خدا بيان كرده و به صورت غيرمستقيم به ما فهمانده است كه به عنوان حجت خدا، چه انتظاري از ما دارد و چگونه شيعه اي را براي خود مي‌پسندد.
با هم بخش‌هايي از اين دعا را مي‌خوانيم:
أَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفيقَ الطاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النيَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرمَةِ وَ أَكْرِمْنا بِالْهُدي والإِسْتِقامَةِ وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَ الحِكْمَةِ وَ املَأ قُلُوبَنا بِالْعِلمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّر بُطُونَنا عَنِ الْحَرامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اكفُفْ أَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَ السِّرقَةِ واغْضُضْ أَبْصارَنا عَنِ الفُجُورِ وَ الْخِيانَةِ وَاسْدُد أَسْماعَنا عَنِ اللَّغوِ وَالْغِيْبَةِ. [۱]
بار خدايا! توفيق فرمان برداري، دوري از گناهان، درستي و پاكي نيت و شناخت حرام‌ها را روزي ما فرماي. ما را به راهنمايي و پايداري گرامي دار و زبان ما را در درست گويي و گفتار حكيمانه استوار ساز. دل ما را از دانش و معرفت سرشار كن و درون ما را از حرام و مال شبهه ناك پاكيزه گردان و دست ما را از ستمگري و دزدي بازدار و چشم ما را از فجور و خيانت بپوشان و گوش ما را از شنيدن سخن بيهوده و غيبت بر بند.
در ادامه اين دعا، امام عصر عليه السلام، ويژگي‌هايي را كه شايسته عالمان، دانش پژوهان، پيران، جوانان، زنان، توانگران، تنگ دستان، جنگ جويان، حكم رانان و ديگر قشرهاي اجتماعي است، برمي شمارد و از خداوند مي‌خواهد به هر يك از اين گروه‌هاي اجتماعي، ويژگي‌هايي را كه شايسته آنهاست، عطا فرمايد.

ج) پيوند با مقام ولايت
حفظ و تقويت پيوند قلبي با امام عصر عليه السلام و تجديد دايمي عهد و پيمان با آن حضرت، يكي ديگر از وظايف مهمي است كه هر شيعه منتظر در عصر غيبت بر عهده دارد. بدين معنا كه يك منتظر واقعي حضرت حجت عليه السلام با وجود غيبت ظاهري آن حجت الهي هرگز نبايد احساس كند كه در جامعه، رها و بي مسئوليت رها شده است و هيچ تكليفي نسبت به امام و مقتداي خود ندارد. اين موضوع در روايات بسياري مورد تأكيد قرار گرفته است كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم.
در روايتي، امام محمد باقر عليه السلام در تفسير اين كلام خداي تعالي:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. [۱]
اي كساني كه ايمان آورده ايد، شكيبا باشيد و ديگران را به شكيبايي فرا خوانيد و مراقب باشيد و از خدا بترسيد. باشد كه رستگار شويد.
مي فرمايد:
إِصْبِرُوا عَلي أَداءِ الْفَرائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمامَكُمُ [ الْمُنْتَظَرُ]. [۲]
بر انجام واجبات صبر كنيد و با دشمنانتان پايداري كنيد و پيوند خود را با امام منتظرتان مستحكم سازيد.
همچنين امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ياد شده مي‌فرمايد:
إِصْبِرُوا عَلَي الْفَرائِضِ وَ صابِرُوا عَلَي الْمَصائِبِ وَ رابِطُوا عَلَي الْأَئِمَّةِ. [۳]
بر واجبات صبر كنيد و يكديگر را بر مصايب به صبر وا داريد و خود را بر پيوند با امامان [و ياري آنها] ملتزم سازيد.
روايات ديگري نيز به همين مضمون از امام جعفر صادق و امام موسي كاظم عليهماالسلام وارد شده است كه براي رعايت اختصار، آنها را نمي آوريم. [۴]
در روايت‌هاي متعددي، امامان ما، شيعيان خود را به تجديد عهد و بيعت با امام زمان خود سفارش كرده و از آنها خواسته اند در آغاز هر روز و حتي
پس از هر نماز واجب، دعاي عهد بخوانند. همه اين موارد از اهميت پيوند دايمي شيعيان با مقام عظماي ولايت و حجت خدا حكايت دارد.
يكي از مشهورترين دعاهاي عهد، دعايي است كه سيد بن طاووس آن را در كتاب ارزشمند مصباح الزائر به نقل از امام صادق عليه السلام روايت كرده و در ابتداي آن آمده است:
مَنْ دَعا إِلَي اللّهِ تَعالي أَرْبَعينَ صَباحا بِهذَا الْعَهْدِ كانَ مِنْ أَنْصارِ قائِمِنا، فَإِنْ ماتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللّهُ تَعالي مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطاهُ بِكُلِّ كَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ. [۱]
هر كس چهل بامداد، خدا را با اين عهد بخواند، از ياوران قائم ما خواهد بود. پس اگر پيش از [ظهور] قائم از دنيا برود، خداوند تعالي، او را از قبرش خارج مي‌سازد [تا قائم را ياري دهد]. خداوند به شماره هر كلمه [از آن]، هزار حسنه به او عطا كند و هزار بدي را از او برطرف مي‌سازد.
به دليل اهميت و اعتبار مضمون اين دعاي شريف، بخشي از آن را نقل مي‌كنيم:
أَللّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبيحَةِ يَوْمِي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ أَيّامِ حَياتِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقي لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَدا، أَللّهُمَّ اجْعَلْني مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلينَ لِأَوامِرِهِ وَ نِواهيهِ وَ الُْمحامينَ عَنْهُ وَ السّابِقينَ إِلي إِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ. [۲]
بار خدايا! من در بامداد اين روز و تمام دوران زندگاني ام، عهد و عقد و بيعتي را كه از آن حضرت بر گردن دارم، با او تجديد مي‌كنم كه هرگز از آن عهد و بيعت
برنگردم و بر آن پايدار بمانم. بار خدايا! مرا از ياران آن حضرت و از مدافعان [حريم مقدس] او و شتابندگان در پي انجام هدف او و اطاعت كنندگان از دستورها و نواهي او و حمايت كنندگان از [وجود شريف ]او و سبقت جويان به سوي خواسته او و شهيدان در حضورش قرار ده.
دقت در عبارت‌هاي بالا مي‌تواند تصويري روشن از مفهوم عهد و پيمان با امام و حجت زمان را ترسيم كند؛ عهد و پيماني ناگسستني براي ياري و نصرت امام زمان خود و پيروي مخلصانه و تا پاي جان از اوامر و نواهي او.
آيا اگر هر شيعه منتظر در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنين عهد و پيماني را با امام و مقتداي خود تجديد كند، هرگز به سستي، خواري، ستم و بي عدالتي تن خواهد داد؟ آيا هرگز حاضر خواهد شد كه به رضاي مولا و سرور خود بي اعتنا باشد و گناه كند؟ بي ترديد، اگر چنين فرهنگي در هر جامعه اي حاكم شود و همه تنها در پي رضاي امام زمان خود باشند، آن جامعه هرگز دچار بحران فرهنگي، از خودبيگانگي، نوميدي و انحطاط نخواهد شد. مسلّم است اگر همه شيعيان با هم دلي و همراهي، دست بيعت و ياري به سوي مولا و سرور خود دراز كنند و بر ياري او هم داستان شوند، ديري نخواهد پاييد كه فرج مولايشان را درك خواهند كرد و براي هميشه از ستم‌ها و ذلت‌ها رهايي خواهند يافت. در توقيع شريفي كه پيش از اين نيز به بخشي از آن اشاره شد، آمده است:
لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا، وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ، عَلي إِجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْيمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلي حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا. [۱]
اگر شيعيان ما كه خداوند آنان را در اطاعتش ياري دهد، در وفاي پيماني كه از ايشان گرفته شده است، يك دل و مصمم مي‌شدند، نعمت ديدار ما از آنان به تأخير نمي افتاد و سعادت ديدار ما براي آنها با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل مي‌شد.
شيعيان منتظر علاوه بر دعاي عهد مي‌توانند با بهره گيري از دعاها و زيارت‌هاي ديگري كه مرتبط با امام عصر عليه السلام است، پيوند دايمي خود را با آن امام برقرار سازند كه از آن جمله به دعاي ندبه، دعاي فرج، دعاي زمان غيبت، استغاثه به امام زمان عليه السلام، زيارت آل ياسين، زيارت امام عصر در روز جمعه، نماز امام زمان و مانند آن مي‌توان اشاره كرد. دعا به امام زمان عليه السلام در قنوت و تعقيب نمازهاي پنج گانه نيز مي‌تواند در ايجاد ارتباط و انس بيشتر با آن حضرت نقش داشته باشد. چشم انتظاران امام عصر عليه السلام هم چنين مي‌توانند با حضور در مساجد و مكان‌هاي مقدسي كه به امام عصر عليه السلام منسوب است، مانند مسجد جمكران در قم، مسجد سهله در نجف و سرداب مقدس سامرا، پيوند خويش را با آن حضرت روز به روز مستحكم تر سازند.

د) زمينه سازي و كسب آمادگي براي ظهور حجت حق
يكي ديگر از وظايفي كه به تصريح روايات، در دوران غيبت بر عهده شيعيان و منتظران فرج قائم آل محمد عليه السلام است، كسب آمادگي‌هاي نظامي و فراهم كردن تسليحات مناسب هر عصر براي ياري امام غايب است. در روايتي كه نعماني از امام صادق عليه السلام نقل كرده، آمده است:
لَيَعِدَنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ عليه السلام وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِكَهُ [ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ]. [۱]
هر يك از شما بايد براي خروج حضرت قائم عليه السلام [ سلاحي ]آماده كند، هر چند يك تير باشد. خداي تعالي هر گاه بداند كسي چنين نيتي دارد، اميد آن است كه عمرش را طولاني كند تا آن حضرت را درك كند [ و از ياران و همراهانش قرار گيرد].
در روايت ديگري، شيخ كليني از امام ابوالحسن موسي كاظم عليه السلام نقل مي‌كند:
… مَنِ ارْتَبَطَ دابَّةً مُتِوَقِّعا بِهِ أَمْرَنا وَ يَغيظُ بِهِ عَدُوَّنا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنا أَدَّرَ اللّهُ رِزْقَهُ، وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كانَ عَوْنا عَلي حَوائِجِهِ. [۱]
… هر كس اسبي را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن، دشمنان ما را خشمگين سازد، در حالي كه او منسوب به ماست، خداوند روزي اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا كند، او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواسته هايش ياري كند.
همچنين شيخ كليني از ابوعبداللّه جعفي، روايتي را نقل مي‌كند كه توجه به مفاد آن سودمند است:
قالَ لي أَبُوجَعْفَرٍ مُحَمَّدٌ بنِ عَليٍّ عليهماالسلام: كَمِ الرِّباطُ عِنْدَكُمْ؟ قُلْتُ: أَرْبَعُونَ. قالَ عليه السلام، لكِنْ رِباطَنَا الدَّهْرُ. [۲]
حضرت ابوجعفر محمد بن علي (امام باقر) عليهماالسلام به من فرمود: منتهاي زمان مرابطه (مرزداري) [۳]
نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز. فرمود: ولي مرابطه ما مرابطه اي است كه هميشه هست….
علامه مجلسي در شرح اين فرمايش امام مي‌فرمايد:
بر شيعيان واجب است كه خود را بر اطاعت امام برحق و انتظار فرج او ملتزم سازند و براي ياري اش آماده باشند. [۱]
شيخ محمد حسن نجفي نيز در كتاب جواهرالكلام در شرح اين روايت مي‌فرمايد:
مرابطه در اين روايت به معناي اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه روز است، همچنان كه در بعضي از روايات نيز به اين معنا اشاره شده است، نه مرابطه مصطلح در فقه. [۲]
شايد بتوان گفت كلام صاحب جواهر نيز در نهايت به همان كلام مجلسي برمي گردد كه فرمود: مرابطه در اين روايت به معناي آمادگي براي ياري امام منتظر است.
رمز اينكه شيعه بايد هر لحظه آماده ياري امام خود باشد، اين است كه زمان ظهور مشخص نيست و هر آن كه اراده خداوند تعلق گيرد، ممكن است
ظهور رخ دهد. بنا براين، شيعيان بايد همواره در حال آماده باش به سر برند تا در زمان ضرورت، به فرمان امام خود براي مقابله با مستكبران و ستم كاران جهان به پا خيزند.
با نگاهي به تاريخ شيعه مي‌توانيم به عمق باور مردم به موضوع ظهور و آمادگي هميشگي آنها براي اين موضوع پي ببريم. ابن بطوطه در سفرنامه خود مي‌نويسد:
ندبه شيعيان حِلّه براي امام زمان:… در نزديكي بازار بزرگ شهر، مسجدي قرار دارد كه بر در آن، پرده حريري آويزان است و آنجا را «مسجد صاحب الزمان» مي‌خوانند. شب‌ها پيش از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشيرهاي آخته… اسبي يا استري زين كرده مي‌گيرند و به سوي مسجد صاحب الزمان روانه مي‌شوند. پيشاپيش اين چارپا، طبل و شيپور و بوق زده مي‌شود. ساير مردم در طرفين اين دسته حركت مي‌كنند و چون به مسجد صاحب الزمان مي‌رسند، در برابر در ايستاده و آواز مي‌دهند كه: «بسم اللّه، اي صاحب الزمان، بسم اللّه بيرون آي كه تباهي روي زمين را فراگرفته و ستم فراوان گشته. وقت آن است كه برآيي تا خدا به وسيله تو، حق را از باطل جدا گرداند… » و به همين ترتيب، به نواختن بوق و شيپور و طبل ادامه مي‌دهند تا نماز مغرب فرا رسد…. [۱]
بايد توجه داشت كه شيوه آمادگي براي ظهور، به شرايط زمان و مكان بستگي دارد و اگر در بعضي روايات، از آماده كردن اسب و شمشير براي ظهور وليّ امر عليه السلام سخن به ميان آمده و براي آن، فضيلت بسيار شمرده شده است، به اين معنا نيست كه اينها موضوعيت دارند. با قدري تأمل روشن مي‌شود كه ذكر اين موارد تنها به عنوان تمثيل و بيان لزوم آمادگي رزمي براي ياري آخرين حجت حق است. در اين عصر بر شيعيان لازم است كه با فراگرفتن فنون رزمي و مسلح شدن به تجهيزات نظامي روز، خود را براي مقابله با دشمنان قائم آل محمد عليه السلام آماده سازند. در حال حاضر، به دليل حاكميت دولت شيعي و حكومت فقيه جامع الشرايط بر سرزمين اسلامي ايران، اين وظيفه در درجه اول بر عهده حكومت اسلامي است كه در هر زمان، نيروي مسلح كشور را در بالاترين حد آمادگي نظامي قرار دهد تا به فضل خدا در هر لحظه كه اراده الهي بر ظهور منجي بشر، حضرت مهدي – عجّل الله تعالي فرجه – قرار گرفت، بتوانند به بهترين صورت در خدمت آن حضرت باشند.
امام خميني رحمه الله با وسعت ديدي كه داشت، «كسب آمادگي براي ظهور» را بسيار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح مي‌كرد و معتقد بود كه بايد از هم اكنون براي گسترش قدرت اسلام در جهان تلاش كنيم تا زمينه ظهور چنان كه بايد، فراهم شود. ايشان در اين زمينه مي‌فرمود:
همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم. انتظار فرج، قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور – ان شاءالله – تهيه شود. [۱]

ه) ارتباط با فقيهان و مراجع تقليد
از يك سو مي‌دانيم كه در دوران غيبت، هيچ يك از احكام اسلام تعطيل نمي شود و بايد تا آمدن امام عصر عليه السلام، به همه آنچه اسلام از ما خواسته است، عمل كنيم. از سوي ديگر مي‌دانيم كه امكان دست رسي به امام معصوم عليه السلام و فراگرفتن مستقيم احكام دين از ايشان، براي ما وجود ندارد. حال در اين شرايط چه بايد كرد؟ آيا دست روي دست بگذاريم و به هيچ يك از احكام اسلام عمل نكنيم يا به هر آنچه خود احتمال مي‌دهيم درست باشد عمل كنيم؟ به يقين، هيچ يك از اين دو راه ما را به مقصود نمي رساند. در اينجا اين پرسش مطرح مي‌شود كه آيا امامان معصوم عليهم السلام براي شيعيان خود در زمان غيبت فكري نكرده اند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت ائمه عليهم السلام، تكليف ما را در زمان غيبت و دست رسي نداشتن به امام معصوم مشخص كرده و به ما فرموده اند كه به فقيهان جامع الشرايط مراجعه كنيم. در روايتي كه امام حسن عسكري عليه السلام از امام صادق عليه السلام نقل مي‌كند، چنين مي‌خوانيم:
فَأَمّا مَنْ كانَ مِنَ الْفُقَهاءِ صائِنا لِنَفْسِهِ، حافِظا لِدينِهِ، مُخالِفا عَلي هَواهُ، مُطيعا لِأَمْرِ مَوْلاهُ، فَلِلعَوامِ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذلِكَ لايَكُونُ إِلاّ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّيعَةِ لا كُلُّهُمْ. [۱]
… امّا هر يك از فقيهان كه نفس خود را بازدارنده، دين خود را نگه دارنده، هواي خود را پس زننده و اوامر مولاي خود را اطاعت كننده بود، بر عوام (مردم) لازم است كه از او پيروي كنند و تنها بعضي از فقيهان شيعه هستند كه از اين صفات برخوردارند، نه همه آنها.
امام عصر عليه السلام نيز در يكي از توقيع‌هاي خود در پاسخ اسحاق بن يعقوب مي‌فرمايد:
وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إِلي رُواةِ حَديثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتي¨ عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَيْهِمْ. [۲]
… و امّا در رويدادهايي [ كه در آينده] پيش مي‌آيد، به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ زيرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ايشان.
چنان كه مي‌دانيد در طول ۶۹ سال غيبت صغرا؛ يعني از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه. ق، چهار تن از بزرگان شيعه به عنوان «نواب خاص»، واسطه ميان امام مهدي عليه السلام و مردم بودند. آنها پرسش‌هاي علما و بزرگان شيعه و حتي برخي از مردم معمولي را با آن حضرت مطرح مي‌كردند و ايشان پاسخ مي‌دادند. با پايان يافتن دوران غيبت صغرا و آغاز دوران غيبت كبرا، ديگر كسي به عنوان نايب خاص معرفي نشد و مردم موظف شدند براي يافتن پاسخ پرسش‌هاي ديني خود، به راويان احاديث اهل بيت عليهم السلام كه همان فقيهان جامع الشرايط بودند، مراجعه كنند. از آن زمان به بعد، فقيهان به عنوان نواب عام امام عصر عليه السلام مطرح شدند و رسالت هدايت شيعه را در عصر غيبت بر عهده گرفتند.
بنابراين، بر همه منتظران امام عصر عليه السلام لازم است كه بنا به فرموده امامان خود، با پيروي از فقيهان و مجتهدان واجد شرايط، اعمال ديني خود را انجام دهند. در زمينه امور اجتماعي و سياسي نيز وظيفه مردم، اطاعت از فقيهي است كه بزرگان شيعه به عنوان «وليّ فقيه» انتخاب كرده اند.

و) دعا براي سلامتي امام عصر عليه السلام
از روايات و ادعيه نقل شده از معصومان برمي آيد كه هر شيعه وظيفه دارد پيوسته براي سلامتي امام عصر خود و رفع هرگونه خطر و آسيب از وجود شريف او دعا كند. در اينجا به نمونه‌هايي از آنها اشاره مي‌كنيم:
۱. علامه مجلسي رحمه الله در بيان اعمال ماه مبارك رمضان مي‌نويسد:
از جمله وظايفي كه در هر شب (ماه رمضان) مقرر شده، اين است كه بنده در آغاز هر دعاي نيكو و در پايان هر عمل پسنديده، آن كس را كه جانشين خداوند – جلّ جلاله – در ميان بندگان و سرزمين‌هاي او مي‌داند، ياد كند؛ زيرا آن جانشين، عهده دار همه نيازمندي‌هاي روزه دار است؛ از خوراكي و آشاميدني او گرفته تا همه آنچه او در نظر دارد؛ يعني همه اسباب و وسايلي كه در اختيار جانشين پروردگار بزرگ (رب الارباب) است. همچنين هر روزه دار وظيفه دارد آن جانشين خدا را به آنچه شايسته مانند اوست، دعا كند و معتقد باشد كه خداوند – جل جلاله – و جانشينش بر وي منت گذاشته اند كه چنين جايگاه و منزلتي را به او بخشيده اند. [۱]
مجلسي پس از اين عبارت، روايتي را از ابن ابي قره نقل مي‌كند كه در آن، به نقل از صالحين عليهم السلام چنين آمده است:
در شب بيست و سوم ماه رمضان، ايستاده و نشسته و در هر حالي كه هستي و همچنين در تمام اين ماه و به هر صورت ممكن، بلكه در تمام مدت روزگارت، پس از بزرگداشت نام خداي تعالي و درود و صلوات بر پيامبر و خاندان او بگو:
أَللّهُمَّ كُنْ لِوَليِّكَ الْقائِمِ بِأَمْرِكَ، مُحَمّدَبْنَ الْحَسَنِ الْمَهدِيِ عَلَيهِ وَ علي آبائِهِ أَفْضَلَ الصَّلاةِ وَ السَّلامِ، في¨ هذِهِ السّاعَةِ وَ في¨ كُلِّ ساعَةٍ، وَلِيّا وَ حافِظا وَ قائِدا وَ ناصِرا وَ دَليلاً وَ مُؤَيِّدا حَتّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعا وَ تُمَتِّعَهُ فيها طُوْلاً و عَرْضا…. [۲]
خداوندا، وليّ و برپا كننده امرت، محمد، زاده حسن، مهدي را – كه برترين درودها و سلام‌ها بر او و پدرانش باد – در اين ساعت و در همه ساعت ها، سرپرست، نگه دار، راهبر، ياور، راهنما و پشتيبان باش تا او را [نه، از سر زور، بلكه] به اختيار [مردم] در زمين جايگاه بخشي و او را در درازا و پهناي زمين بهره ور و كامران سازي.
چنان كه در عبارت مرحوم مجلسي نيز آمده بود، دعاي ما به امام زمان عليه السلام در واقع شكرانه نعمت وجود حجت خداست. آن شخصيت بزرگواري كه هر چه داريم از اوست و همه نعمت‌هاي مادي و معنوي عالم به واسطه او به ما ارزاني مي‌شود.
۲. امام سجاد عليه السلام در بسياري از دعاها و مناجات‌هاي خود، دعا به امام و ولي عصر را مورد توجه قرار داده است و از جمله در دعاي روز عرفه از خداوند چنين درخواست مي‌كند:
أَللّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِيِّكَ شُكْرَ ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيهِ و أَوْزِعْنا مِثْلَهُ فِيهِ وَ اتِهِ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسيِراً وَ أعِنْهُ بِرُكْنِكَ الأَعَزِّ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ قَوِّ عَضُدَهُ وَ راعِهِ بِعَيْنِكَ وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلائِكَتِكَ وَ امْدُدْهَ بِجُنْدِكَ الأغْلَبِ. [۱]
بار خدايا، به وليّ خود الهام كن كه شكر نعمتي را كه به او ارزاني داشته اي به جاي آرَد و به ما نيز الهام ده كه شكر نعمت هدايت او را به جاي آريم و او را از جانب خود سلطه و توانايي ده و به آساني راه پيروزي بر او بگشاي و به نيرومندترين اركان قدرت خود ياري اش فرماي و پشتش محكم و بازوانش توانا گردان و زير نظر مراقبت خويش قرار ده و در سايه حفظ خود حفظش كن و به ملايكه خود ياري اش ده و به شكر پيروزمند خود مددش رسان.
۳. امام رضا عليه السلام نيز از سال‌ها پيش از تولد نسل چهارم خود با بيان‌هاي متعدد و متفاوت، او را دعا كرده و ياري اش را از خداوند خواسته است. در يكي از اين دعاها چنين مي‌خوانيم:
أَللّهمَّ أَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَليفَتَكَ بِما أَصْلَحْتَ بِهَ أَنبِيائَكَ وَ رُسُلَكَ وَ حُفَّهُ بِمَلائِكَتِكَ وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِنْ عِنْدَكَ وَ اسْلُكْهُ مِنْ بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا يَحْفِظُونَهُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعدِ خَوْفِهِ أَمْنا يَعبُدُكَ لا يُشرِكَ بِكَ شَيئا وَ لا تَجْعَل لِأَحَدٍ مِنْ خَلقِكَ عَلي وَليِّكَ سُلطانا وائذَن لَهُ في¨ جِهادِ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِ وَاجْعَلني¨ مِنْ أَنصارِهِ إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ. [۱]
خداوندا! [امور] بنده و جانشينت را اصلاح كن، آن چنان كه [امور ]پيامبران و رسولانت را اصلاح كردي. او را با فرشتگانت در بر گير و با روح القدس از جانب خودت ياري كن. در پشت سر و پيش روي نگهباناني قرار ده كه او را از بدي در امان دارند. بيم و نگراني او را به امنيت و آرامش تبديل كن تا تنها تو را بپرستد و كسي را براي تو شريك نگيرد. هيچ يك از آفريدگانت را بر وليّ ات مسلط مساز. اجازه جهاد با دشمنان تو و دشمنان خودش را به او عطا كن و مرا از ياران او قرار ده؛ زيرا تو بر همه چيز توانايي.
با توجه به روايات ياد شده، همه ما وظيفه داريم كه پيوسته به ياد امام زمان خود باشيم و در دعاهاي خود هيچ گاه دعا براي سلامتي و طول عمر آن حضرت را فراموش نكنيم؛ زيرا اين دعا در گام نخست، اداي بخش بسيار ناچيزي از حقوق بي شماري است كه امام عصر عليه السلام برعهده همه ما دارند و در مرحله بعد، سپاس و ستايشي است به درگاه خداوند متعال كه ما را از نعمت وجود حجت معصوم خود بهره مند ساخته و آن حضرت را واسطه ميان خود و بندگانش قرار داده است.

ز) دعا براي تعجيل فرج
يكي از وظايف مهمي كه بنا به تصريح حضرت صاحب الامر عليه السلام بر عهده همه منتظران گذاشته شده، دعا براي تعجيل فرج است. امام عصر عليه السلام در توقيعي كه خطاب به اسحاق بن يعقوب صادر شده است، مي‌فرمايد: «وَ أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَإِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ؛ براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه فرج شما همان است». [۱]
امام حسن عسكري عليه السلام نيز دعا براي تعجيل فرج را شرط رهايي از فتنه‌هاي دوران غيبت دانسته است و مي‌فرمايد:
وَ اللّهِ لَيَغيبَنَّ غَيْبَةً لايَنْجُو فيها مِنَ الْهَلَكَةِ إِلاّ مَنْ ثَبَّتَهُ اللّهُ عَلَي الْقَولِ بِإِمامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ [فيها ]للدُّعاءِ بِتَعْجيلِ فَرَجِهِ. [۲]
به خدا سوگند، [ او] غيبتي خواهد داشت كه در آن تنها كساني از هلاكت نجات مي‌يابند كه خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا براي تعجيل فرجش موفق كرده است.
دعا براي تعجيل فرج چنان اهميتي دارد كه امام صادق عليه السلام ،مي فرمايد:
مَنْ قالَ بَعْدَ صَلوةِ الْفَجْرِ وَ بَعْدَ صَلوةِ الظُّهْرِ: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِمُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» لَمْيَمُتْ حَتّي يُدْرِكَ الْقائِمَ. [۳]
هر كس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگويد: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ايشان تعجيل كن»، نميرد تا قائم را دريابد.
در روايت ديگري نيز آمده است كه هر كس چنين كند، خداوند، شصت حاجت او را برآورده مي‌سازد؛ سي حاجت از حوايج دنيا و سي حاجت از حوايج آخرت. [۱]
بنابراين، همه شيعيان بايد در طول شبانه روز، در اوقات نماز و ايامي كه در آنها دعا سفارش شده است، دعا براي تعجيل فرج را به عنوان يك تكليف و وظيفه مهم عصر غيبت فراموش نكنند. همچنين اين دعا را بر همه دعاهاي خود مقدّم كنند تا خداوند به بركت اين دعا، آنها را از همه فتنه‌ها و آشوب‌هاي زمان غيبت در امان نگه دارد و همه گرفتاري‌ها و غم و غصه‌هاي آنها را برطرف سازد.

ح) بزرگداشت ياد و نام حضرت مهدي عليه السلام
اشاره
مؤمنان بايد نام همه معصومين عليهم السلام را بزرگ بدارند و جز با تعظيم و احترام از آنها ياد نكنند. در اين ميان، امام مهدي عليه السلام جايگاه ويژه اي دارد؛ زيرا:
۱. ايشان امام عصر و زمان ما و حجت حيّ و حاضر و ناظر خداوند هستند؛
۲. آن حضرت، وارث همه فضايل و شايستگي‌هايي هستند كه در خاندان رسالت وجود داشته است؛
۳. آن امام، احياكننده مكتب اهل بيت عليهم السلام، بلكه احياكننده دين و دين باوري در سراسر جهان هستند؛
۴. ايشان در ميان امامان پيش از خود نيز از جايگاه ويژه اي برخوردار بود. تا آنجا كه امام صادق عليه السلام در پاسخ كسي كه از ايشان مي‌پرسد: «آيا قائم عليه السلام متولد شده است؟ »، مي‌فرمايد: «لا وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أيّامَ حَياتي¨؛ خير، ولي اگر او را دريابم، در همه ايّام زندگاني‌ام خدمت گزارش خواهم بود». [۱]
بزرگداشت ياد و نام امام مهدي عليه السلام، مصداق‌هاي مختلفي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:

يك – برپا خاستن هنگام شنيدن نام‌هاي آن حضرت
بر همه ارادتمندان حضرت مهدي عليه السلام لازم است هنگام شنيدن نام‌ها و القاب آن حضرت، به ويژه نام مبارك «قائم» از جا برخيزند و نسبت به امام خود اداي احترام كنند.
روايت شده است روزي در مجلس حضرت صادق عليه السلام، نام مبارك حضرت صاحب الامر عليه السلام برده شد. امام ششم براي تعظيم و احترام نام آن حضرت، از جاي خود برخاست و قيام فرمود. [۲]
همچنين نقل شده است زماني كه دعبل خزاعي قصيده معروف خود در وصف اهل بيت عليهم السلام را در پيش گاه امام رضا عليه السلام خواند، آن امام با شنيدن نام حضرت حجت عليه السلام از جاي برخاست. دست خود را به نشانه تواضع بر سر گذاشت و براي تعجيل در فرج آن حضرت دعا كرد. [۳]
برخاستن هنگام شنيدن نام امام مهدي عليه السلام مي‌تواند به معناي اعلام آمادگي براي ياري آن حضرت و همچنين اعلام درك حضور و شهود ايشان باشد.

دو – نكوداشت روزهاي منسوب به آن حضرت
شيعيان بايد در روزهايي مانند اعياد چهارگانه اسلامي (فطر، قربان، غدير و جمعه)، شب و روز نيمه شعبان به طور ويژه به ياد امام غايب خود باشند و با خواندن زيارت آن حضرت و خواندن دعاهايي مانند دعاي ندبه، عهد و فرج، پيمان خود را با امامشان تجديد كنند.

سه – آغاز كردن هر روز با سلام به پيش گاه آن حضرت
منتظران امام مهدي عليه السلام بايد در آغاز هر روز و در تعقيب نماز صبح، سلام به مولاي خود را فراموش نكنند و بسته به فرصت و وقتي كه دارند، با يكي از زيارت‌هاي وارد شده يا دعاي عهد، به امام خود عرض ارادت كنند تا هرگز ياد و نام آن حضرت از دل هايشان نرود.
با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهيم مفهوم انتظار در مكتب تشيع را در چند جمله بيان كنيم، مي‌توانيم بگوييم انتظار در مكتب تشيع، حالت انساني است كه با پيراستن وجود خويش از بدي‌ها و آراستن آن به خوبي ها، در ارتباطي مستمر با امام و حجت زمان خويش، همه همت خود را صرف زمينه سازي ظهور مصلح آخرالزمان مي‌سازد و براي تحقق وعده الهي نسبت به برپايي دولت كريمه اهل بيت عليهم السلام با تمام وجود تلاش مي‌كند.
———-
[۱]: ر. ك: مكيال المكارم، ج ۲، ص ۱۰۴ به بعد.
[۲]: بحار الأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، صص ۳۲۱ و ۳۳۳؛ همچنين ر. ك: ينابيع المودة، ج ۳، ص۳۷۲.
[۳]: الكافى، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.
[۱]: ر. ك: همين كتاب، صص ۱۴۵-۲۵۵.

[۲]: كتاب الغيبة نعمانى، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
[۳]: الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.
[۱]: بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.

[۲]: نهج البلاغه ترجمه: سيد جعفر شهيدى، نامه ۴۵، ص ۳۱۷.
[۱]: بحار الأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۹.

[۱]: از آن جمله مى توان به اين كتاب‌ها اشاره كرد: محمد خادمى شيرازى، مجموعه سخنان، توقيعات و ادعيه حضرت بقيه اللّه عليه السلام، چاپ دوم: قم، رسالت، ۱۳۷۷؛ سيد حسن شيرازى، كلمة الإمام المهدى عليه السلام، ترجمه: سيد حسن افتخارزاده سبزوارى، تهران، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ه. ق؛ محمد الغروى، المختار من كلمات الإمام المهدى عليه السلام، چاپ اول: قم، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه. ق.
[۱]: مفاتيح الجنان، دعاى امام زمان عليه السلام.

[۱]: سوره آل عمران ۳، آيه ۲۰۰.
[۲]: كتاب الغيبة نعمانى، ص ۱۹۹؛ همچنين ر. ك: البرهان فى تفسير القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۴.
[۳]: البرهان فى تفسير القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.
[۴]: همان.

[۱]: مصباح الزائر، ص ۴۵۵؛ بحار الأنوار، ج ۹۹، ص ۱۱۱.
[۲]: همان.

[۱]: بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷.

[۱]: كتاب الغيبة نعمانى، ص ۳۲۰، ح ۱۰.
[۱]: الكافى، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱.
[۲]: همان، ج۸، ص۳۸۱، ح۵۷۶.
[۳]: «مرابطه» چنان كه فقيهان در كتاب جهاد گفته اند، اين است كه شخص مؤمن براى جلوگيرى از هجوم و نفوذ مشركان و كافران در مرزهاى كشور اسلامى يا هر موضعى كه از آن احتمال حمله اى عليه مسلمانان مى رود، به حال آماده باش و در كمين به سر برد. ر. ك: محمدحسن نجفى، جواهرالكلام فى شرح شرايع الإسلام، تهران، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۶۷، ج۲۱، ص۳۹. اين عمل در زمان غيبت امام معصوم عليه السلام مستحب بوده و فضيلت هاى بسيارى براى آن بر شمرده شده است، چنان كه در روايتى كه به طريق اهل سنّت از رسول گرامى اسلام نقل شده، آمده است: «رِباطُ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ خَيْرٌ مِنْ صِيامِ شَهْرٍ وَ قِيامِهِ، وَ إِنْ ماتَ مُرابِطا جَرَى عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ أَجْرى عَلَيْهِ رِزْقُهُ وَ أَمِنَ مِنَ الفُتَّانِ؛ يك شبانه روز مرابطه (مرزدارى) در راه خدا از اينكه شخص يك ماه روزها روزه باشد و شب‌ها به عبادت قيام كند، ثوابش بيشتر است. پس هرگاه در اين راه بميرد، عملى كه انجام داده است، بر او جريان خواهد يافت و روزى اش بر او جارى خواهد شد و از فرشته اى كه در قبر مرده‌ها را امتحان مى كند، ايمن خواهد ماند. » (كنزالعمّال في سنن الأقوال و الأفعال، ج۴، ص۲۸۴، ح۱۰۵۰۹) در مورد اينكه حداقل و حداكثر زمان مرابطه چه اندازه است، بايد گفت حداقل زمان مرابطه، سه روز و حداكثر آن چهل روز است؛ زيرا اگر از اين مقدار بيشتر شود، ديگر مرابطه بر آن صدق نمى كند و جهاد شمرده مى شود. شخص هم از ثواب جهادكنندگان برخوردار مى شود. (ر. ك: جواهر الكلام، ج ۲۱، صص ۴۱ و ۴۲).

[۱]: مرآة العقول فى شرح أخبار آل الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲.
[۲]: جواهر الكلام، ج ۲۱، ص ۴۳.
[۱]: ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حكيمى، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ براى مطالعه بيشتر در اين زمينه ر. ك: رسول جعفريان، تاريخ تشيع در ايران، چاپ اول: قم، انصاريان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ – ۶۹۷.

[۱]: صحيفه نور، ج۷، ص۲۵۵.

[۱]: وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.
[۲]: كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ كتاب الغيبة طوسى، ص ۱۷۷.

[۱]: بحار الأنوار، ج ۹۴، صص ۳۴۸ و ۳۴۹، به نقل از: إقبال الأعمال، ص۸۶.
[۲]: همان.

[۱]: صحيفه سجاديه، ترجمه: عبدالمحمد آيتى، چاپ چهارم: تهران، سروش، ۱۳۸۰، صص ۳۰۵و ۳۲۵ نيايش چهل و هفتم.
[۱]: معجم احاديث الإمام المهدى عليه السلام، ج ۴، ص ۱۷۱، به نقل از: محمد بن حسن طوسى شيخ طوسى، مصباح المتهجّد، بيروت، ۱۴۱۱ ه. ق، ص ۳۲۶.

[۱]: كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ كتاب الغيبة طوسى، ص ۱۷۶.
[۲]: كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴.
[۳]: مصباح المتهجّد، ص ۳۲۸.
[۱]: ر. ك: ابراهيم بن على كفعمى، المصباح، تهران، ۱۳۴۹، ص ۴۲۱.

[۱]: كتاب الغيبة نعمانى، ص ۲۴۵، ح ۴۶.
[۲]: نجم الثاقب، ص ۵۲۳.

[۳]: منتخب الأثر في الإمام الثانى عشر عليه السلام، ج ۳، صص ۲۲۵ و ۲۲۶، ح ۱۲۴۳.
[معرفت امام زمان علیه السلام و تکلیف منتظران – جلد ۱، صفحه ۲۹۶]

افکار خود را به اشتراک گذارید